English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7230 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
rubbery U لاستیک مانند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bushbabies U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
rubber U لاستیک
inflated guiding tyre U لاستیک
tires U لاستیک
tiring U لاستیک
caoutchouc U لاستیک
india rubbers U لاستیک
rubbers U لاستیک
elastic U کش لاستیک
tireless U بی لاستیک
india rubber U لاستیک
tire U لاستیک
tyre U لاستیک
fossiliferous U فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate U لایه مانند ورقه مانند
tyre U لاستیک اتومبیل
tyre U لاستیک چرخ
foam rubber U لاستیک متخلخل
tyres U لاستیک چرخ
cold rubber U لاستیک سرد
doorstop U لاستیک پای در
tyros U لاستیک اتومبیل
tyros U لاستیک چرخ
tyres U لاستیک اتومبیل
crepe rubber U لاستیک کرپ
hard rubber U لاستیک سخت
combat tire U لاستیک جنگی
pneumatic tire U لاستیک بادی
pneumatic tube U لاستیک اتومبیل
synthetic rubber U لاستیک مصنوعی
spare tire U لاستیک زاپاس
spare tyre U لاستیک زاپاس
spare tyres U لاستیک زاپاس
synthetic rubber U لاستیک ساختگی
synthetic rubber U لاستیک همگذاشت
coral rubber U لاستیک کورال
doorstops U لاستیک پای در
hevea rubber U لاستیک طبیعی
tire U لاستیک زدن به
tiring U لاستیک چرخ
natural rubber U لاستیک طبیعی
rubberize U با لاستیک پوشاندن
tiring U لاستیک زدن به
vulcanite U لاستیک سخت
butyl rubber U لاستیک بوتیل
pneumatic U لاستیک بادی
latex U لاستیک خام
baloon tire U لاستیک اتومبیل
tires U لاستیک چرخ
shoeing U لاستیک چرخ
shoes U لاستیک چرخ
rubber bitumen U لاستیک قیری
tires U لاستیک زدن به
india rubber U لاستیک هندی
india rubbers U لاستیک هندی
tire U لاستیک چرخ
dual tire U لاستیک دوبل
shoe U لاستیک چرخ
recap U روکش کردن لاستیک
recapped U روکش کردن لاستیک
recapping U روکش کردن لاستیک
tire rolling mill U دستگاه نورد لاستیک
recaps U روکش کردن لاستیک
retread U روکش کردن لاستیک
retreads U روکش کردن لاستیک
tire mill U دستگاه نورد لاستیک
re tread U روکش کردن لاستیک
india rubbers U ساخته شده از لاستیک
crepe rubber U لاستیک تخت کفش
life belt U لاستیک نجات غریق
india rubber U ساخته شده از لاستیک
sidewall U کناره لاستیک اتومبیل
tire inflation U فشار هوای لاستیک
The tyre is punctured (flat). U لاستیک سوراخ شده
tire pressure U فشار هوای لاستیک
tire lever U اهرم نصب لاستیک
slicks U لاستیک بدون طرح روی ان
bites U کشش لاستیک روی زمین
whitewall U لاستیک دوره سفید اتومبیل
inner tube U لاستیک تویی اتومبیل و غیره
inner tubes U لاستیک تویی اتومبیل و غیره
balloon tire U لاستیک بادی عاج دار
let down U باد [لاستیک را] خالی کردن
bead tire U لاستیک با لبههای گرد شده
to have a flat tire [tyre] U پنچر بودن [لاستیک اتومبیل ]
bite U کشش لاستیک روی زمین
to repair a flat tire U لاستیک پنچر شده را تعمیر کردن
flat U درزیر خوابیده پنچری لاستیک اتومبیل
flattest U درزیر خوابیده پنچری لاستیک اتومبیل
to mend a puncture U لاستیک پنچر شده را تعمیر کردن
vulcanite U لاستیک سخت و جوش خورده ولکانیت
vulcanization U حرارت زیاد جوش اکسیژن لاستیک وفلزات
tube U لامپ لاستیک تویی اتومبیل ودوچرخه وغیره
tubes U لامپ لاستیک تویی اتومبیل ودوچرخه وغیره
footprints U قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
footprint U قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
Would you change the tyre please? U آیا ممکن است لطفا لاستیک را عوض کنید؟
butyl U نوعی لاستیک مصنوعی که ازپلیمریزاسیون ایزوبوتیل بدست می اید
snow tire U لاستیک مخصوص حرکت روی برف تایر زمستانی
contraband of war U قاچاق اسلحه ومهمات جنگی و متفرعات ان از قبیل بنزین و لاستیک
adjustable wheel U چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
vulcanize U لاستیک را بوسایل شیمیایی جوش دادن و محکم کردن جوش برقی زدن
unprecedentedly U بی مانند
tendinous U بی مانند
lambdoid U مانند
foggy U مانند مه
incomparable U بی مانند
foggiest U مانند مه
unprecedented U بی مانند
impish U جن مانند
mammilliform U مانند
blotchy U لک مانند
inimitable U بی مانند
feathery U پر مانند
filiform U نخ مانند
thready U نخ مانند
womanlike U زن مانند
mammilary U مانند
anthoid U گل مانند
arundinaceous U نی مانند
argillaceous U رس مانند
argillaceous U گل مانند
aquiform U اب مانند
analogues U مانند
liplike U لب مانند
analogue U مانند
string U نخ مانند
unique U بی مانند
uniquely U بی مانند
capitate U مانند سر
fluty U نی مانند
without an e. U بی مانند
similar U مانند
simulant U مانند
and so on U و مانند ان
analog U مانند
reedier U نی مانند
reediest U نی مانند
reedy U نی مانند
threadlike U نخ مانند
floriform U گل مانند
similiar U مانند
unequalled U بی مانند
plumose U پر مانند
penniform U پر مانند
nears U مانند
nearing U مانند
nearest U مانند
etcetera U و مانند ان
capillaceous U مانند نخ
nearer U مانند
goatish U بز مانند
unparalleled U بی مانند
inapproachable U بی مانند
gypsiferous U گچ مانند
near- U مانند
pipelike U نی مانند
castellated U دژ مانند
encephaloid U مخ مانند
foggier U مانند مه
frothy U کف مانند
tough U پی مانند
tougher U پی مانند
etc U و مانند آن
analogous U مانند
fulidal U اب مانند
myrtle formed U اس مانند
unapproachable U بی مانند
plumelike U پر مانند
unequaled U بی مانند
icily U یخ مانند
after the example of U مانند
as U مانند
neared U مانند
vide U مانند
toughest U پی مانند
near U مانند
benzenoid U بنزن مانند
bosomy U پستان مانند
bursiform U کیسه مانند
rodlike U میله مانند
disklike U صفحه مانند
discoidal U قرص مانند
similize U مانند کردن
discoidal U صفحه مانند
simulant of U مانند شبیه
boll U برامدگی مانند
billowy U موج مانند
brach U تازی مانند
parchmenty U پوست مانند
dermoid U پوست مانند
dermatoid U پوست مانند
saccate U کیسه مانند
dermoidal U پوست مانند
digitiform U انگشت مانند
dendriform U مانند درخت
disclike U صفحه مانند
discoid U صفحه مانند
discoid U قرص مانند
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
3as red as a rose
1معنی کلمه outliner در مکانیک خودرو (اتوبوس)
1wildlike
0coopling
0نحوه کار با نرم افزار waze
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com